تصمیم نادرست مجلس در قبال مدارس و مساجد
به گزارش فی بگیر یادداشت/ علی سرزعیم - اقتصاددان
یكی از بدترین شیوه ها برای مواجهه با یك مشكل، انتقال آن مشكل به بخش دیگر به جای حل آنست. واقعیت آن است كه دولت با تنگنای مالی روبه روست و این تنگنای مالی خویش را در بودجه كم آموزش و پرورش نشان داده است. حال به جای اینكه به كار سخت كم كردن بودجه بخشهای دیگر و تامین هزینه آموزش را انجام دهیم، وسوسه می شویم كه به بودجه بخشهای دیگر دست نزنیم ولی آموزش و پرورش را از برخی هزینه های دولتی معاف نماییم. در عمل آنچه كه رخ می دهد این است كه مشكل بخش آموزش و پرورش را به بخش انرژی (یعنی وزارت نیرو و وزارت نفت) منتقل می نماییم. شیوه كار هم اینگونه است كه مدارس را از پرداخت هرگونه پول بابت آب، برق و گاز معاف می نماییم. تصمیم اخیر مجلس موید آنست كه تسلیم چنین وسوسه ای شده است.
اما معنای چنین انتقالی چیست؟
وقتی بخش آب و برق با مشكلات ناشی از عدم به روزرسانی قیمت مواجهند و دولت هم توان پرداخت بدهی خویش را ندارد، ایجاد تعهدات جدید برای این بخش به مفهوم افزایش بدهی های دولت می باشد. این در شرایطی است كه نیروگاه ها امیدی ندارند كه دولت بدهی های خویش را پرداخت كند. بنابراین به تهاتر بدهی های دولت با بدهی های خود با بانكها یا بدهی خود به وزارت نفت در تامین خوراك رو آورده اند. معنای این دو كار كاملا روشن است. وقتی كه بدهی دولت به نیروگاه ها با بدهی نیروگاه ها با بانكها و بدهی بانكها به بانك مركزی تهاتر می شود، در واقع بدهی دولت به استقراض از بانك مركزی تبدیل می شود كه به جای اینكه مستقیما و بلافاصله صورت گیرد به شكل غیرمستقیم و با یك تاخیر زمانی انجام شده است و نتایج آن به شكل افزایش تورم، افزایش نرخ ارز و... ظاهر شده است و خواهد شد. وقتی كه بدهی های دولت به نیروگاه ها با بدهی نیروگاه ها به وزارت نفت بابت گاز مصرفی تهاتر می شود، معنایش ارزان فروشی یا به تعبیر بهتر مجانی فروشی منابع طبیعی است كه ثروتی بین نسلی است و می توان به این كار تعبیر آینده فروشی اطلاق كرد.
حال سوالی كه مطرح می شود این است كه آیا می ارزد به جهت اینكه فشار بر نظام آموزش و پرورش كمتر شود به رشد نقدینگی دامن بزنیم یا به آینده فروشی دست بزنیم؟ منفعت این كار چیست و آیا این منفعت در مقابل هزینه های آن صرفه دارد؟ ای كاش مجلس راه مستقیم كاهش بودجه دستگاه های دیگر برای ترمیم بودجه وزارت آموزش و پرورش را در پیش می گرفت. دلیل آن این است كه وقتی هزینه برق، آب و گاز مجانی می شود انگیزه صرفه جویی از بین می رود. شواهد نشان داده است كه دقیقا از سالی كه هزینه برق مدارس و مساجد مجانی شد، مصرف برق آنها افزایش قابل توجه یافت.
وقتی گفته می شود كه باید مصرف آب، برق و گاز خانوار كاهش پیدا كند و یك راه آن افزایش قیمت آب، برق و گاز است بلافاصله عده ای اصلاح فرهنگ آن هم از مدارس را سفارش می كنند. حال وقتی كه قیمت این اقلام مجانی می شود و مدارس انگیزه ای برای صرفه جویی ندارند دانش آموزان از كجا صرفه جویی را یاد بگیرند و فرهنگ مصرفی درست را بیاموزند؟ این گونه استثناءها اتفاقا الگوی معكوس را به دانش آموزان یاد می دهد. دانش آموزان یاد می گیرند كه مصرف بی مبالات داشته باشند و صرفه جویی را جدی نگیرند. آیا تصمیم گیران مجلس به تبعات این چنینی تصمیم خود واقف هستند؟ آیا كوشش برای حل یك مسئله به دو برابر یا چند برابر شدن این مشكل منتهی نشده است؟
مشابه همین تحلیل در مورد مساجد و امام زادگان هم مطرح است. یكی از اركان فرهنگ دینی مبارزه با اسراف است و آیات و احادیث فراوانی بر این مضمون دلالت دارند. چندی پیش به مناسبت فوت یكی از بستگان به امام زاده طاهر در هنگام بامداد رفتم و مشاهده كردم كه همه لوسترهای امام زاده روشن و همه سیستم گرمایش و سرمایش با تمام قوا مشغول به كارند. در رجوع ای كه به مساجد در ساعات دیگر هم داشتم مشابه همین وضع را شاهد بودم. این رفتار كه كاملا مغایر با فرهنگ دینی است ریشه در سیاست اقتصادی نادرستی دارد كه توسط مجلس اتخاذ شده است. نقض فرهنگ دینی اصولا امر نادرستی است اما این كار در مكانهای مذهبی قباحت به مراتب بیشتری دارد!
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب